تشبه به آبدر چند آیه ، حقایقی معنوی و غیر محسوس، به آب و برخی از آثار آن در طبیعت تشبیه شده است، که در زیر به آن اشاره میکنیم. ۱ - تشبیه و تمثیل به آب۱.۱ - تشبیه زندگی انسان به آبدر آیه ۲۴ یونس زندگی دنیا به آبی تشبیه شده که خدا از آسمان فرو میفرستد و سبب رویش گیاهان گوناگون و سرسبزی و خرّمی شده، زمین به اوج زیبایی و آراستگی میرسد و به اهل زمین، حالت اطمینانی دست میدهد که قادرند از آن بهره گیرند؛ ولی پس از چندی، آن گیاهان به خشکی میگراید و درو میشود؛ به طوری که گویا دیروز خبری از آن زیبایی نبوده است: «إِنَّمامَثلُ الحیوةِ الدّنیاکماءأنزلنهُ منالسّماءِ فَاختَلطَ بِه نَباتُالأَرضِ مِمّا یأکلُالنّاسُ والأَنعمُ حَتّی إذَا أَخذَتِ الأَرضُ زُخرُفَها و ازَّینَت و ظَنَّ أَهلُها أَنّهم قـدِرُون عَلَیها أَتــها أَمرُنا لَیلاً أو نَهاراً فَجَعلنها حَصِیداً کأَن لَمتَغنَ بِالأَمسِ». همین تشبیه درآیه ۴۵ کهف نیز دیده میشود و در آیه ۲۰ حدید گستردهتر و با بیانی دیگر آمده است. در این آیه برای زندگی دنیا پنج ویژگی یا حالت یا پنج مرحلهبیان شدهاست: بازی، سرگرمی، تجمّلگرایی، فخرفروشی و افزونطلبی در داراییها و فرزندان؛ آنگاه به بارانی که سبب رویش گیاهان متنوّع میشود و کشاورزان را به شگفتی وا میدارد، تشبیه شده است. در این سه آیه که از نوع تشبیه تمثیلی است، وجه شباهت بین زندگانی دنیا و نزول آب از آسمان با تأثیرهای بعدیاش این است که هر دو به سرعت سپری میشوند؛ [۴]
زمخشری، الکشّاف، ج۲، ص۳۴۰.
از این رو این آیات انسان را از فریفته شدن به ظواهر لذّتبخش و زودگذر زندگی دنیا باز میدارد: «ومَا الحَیوةُ الدُّنیا إِلاّ مَتـعُ الغُرورِ.»۱.۲ - تشبیه چگونگی زنده شدن دوباره مردم به نزول آب از آسماندر آیات متعدّدی، چگونگی زنده شدن دوباره مردم پس از مرگ و برانگیخته شدن از قبرها، با اجمال به چگونگی رویش گیاهان از زمین در پی نزول آب از آسمان تشبیه شده است [۵]
ابنعاشور، تفسیرالتحریر و التنویر، ج۸، ص۱۸۳، بیروت.
[۶]
مع آیاتاللّه فی کتاباللّه، ج۱، ص۲۲۹.
: «حَتّی إِذا أَقَلَّت سَحاباً ثِقالا سُقنـهُ لِبلد مَیت فَأَنزلنا بِه المَاءَ فَأَخرجنَا بِه مِن کلِّ الثَّمرتِ کذلک نُخرجُالمَوتی لَعلّکم تَذکرونَ». نیز فاطر زخرف ق. ۱.۳ - تشبیه حق به آب و باطل به کف روی آبدر آیه ۱۷ رعد «حق» به آب و در مقابل، «باطل» به کف روی آب تشبیه شده است: «أَنزلَ مِنالسَّماءِ مَاءً فَسالَت أَودِیةٌ بِقَدرِها فَاحتَملَ السَّیلُ زَبداً رَابِیاً... کذلک یضربُ اللّهُ الحَقَّ و البـطِلَ». ادامه آیه میگوید: کف روی آب ماندگار نیست؛ امّا آب که سودمند است، در زمین ماندگار است و خداوند چنین روشن مثال میزند که حق به دلیل سودمندیاش ماندگار است و باطل از میان میرود: «فَأمَّا الزَّبدُ فَیذهَبُ جُفاءً و أمّا مَاینفعُ النّاسَ فَیمکثُ فِیالأَرضِ کذلِک یضرِبُ اللّهُ الأَمثالَ». ابنعبّاس، در روایتی آب را تمثیلی از عمل صالح دانسته که برای صاحبش باقی میماند و کف روی آب را تمثیلی از عمل سوء دانسته که ماندگار نیست. همو در نقل دیگری، آب و کف در آیه پیشین را تمثیلی از یقین و شک دانسته است. او میگوید: همانگونه که وادیها، به قدر گنجایش خود، آب فرو آمده از آسمان را در خود جای میدهند، دلها نیز به قدر استعداد خود از یقین، و شک برخوردار میشوند؛ آنگاه یقین سبب سودمندی عمل میشود و عمل با شک سودی نمیدهد و همانگونه که کف روی آب از میان میرود، خداوند شک را وامینهد و یقین را چون آبی که ماندگار است، میپذیرد. برخی دیگر از مفسّران «حق» در این آیه را قرآن عظیم دانستهاند که از جانب قدس ربوبی بر دلهای خالی از آن با استعدادهای گوناگون فیضان یافته است و مییابد و هرکس به قدر استعداد خود در جهت زندگی دنیا و آخرت از آن بهره میبرد؛ [۱۴]
آلوسی، روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۱۳، ص۱۸۹.
[۱۵]
فخر رازی، التفسیرالکبیر، ج۱۹، ص۳۵.
علاّمه طباطبایی در جلد ۳ المیزان ذیل آیه ۷ آلعمران مطلب دقیقی دارد که قابل استفاده است. افزون بر این موارد، در روایاتی از برخی امامان معصوم علیهمالسلام نقل شده که آب به معنای فراتر از معنای اوّلی و ظاهریاش تأویل برده شده است؛ برای مثال در ذیل آیه ۳۰ ملک که میگوید: به من خبر دهید اگر آبهای شما در زمین فرو رود، چه کسی میتواند آب جاری و گوارا را در دسترس شما قرار دهد: «قُل أَرءیتُم إِن أَصبحَ مَاؤُکم غَوراً فَمن یأتِیکم بِمَاء مَعِین». در روایاتی از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام «ماء» بر امام تطبیق داده شده و آمده است که اگر امامِ شما از دست رفت، چه کسی امام جدیدی برای شما میآورد؟ [۱۹]
کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۳۹.
[۲۰]
علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۹۷، دارالکتاب، قم.
در روایت دیگری از امام رضا علیهالسلام آب در این آیه، به علم امام تفسیر شده است. امام فرمود: امامان، درها و راههای شما به سوی معرفت الهی و نزدیکی به خدایند و مقصود از «ماؤکم» در این آیه، همین راهها است که ائمهاند و مراد از: «فَمن یأتِیکم بماء مَعِین» این است که چه کسی علم امام را برای شما میآورد. مورد دیگر در ذیل آیه ۱۶ جن گزارش شده است: «وأَلَّوِاستَقـموا عَلَی الطَّرِیقةِ لاََسقَینـهم مَاءً غَدَقاً». آب بسیار در این آیه، به علم فراوان تفسیر شده که خداوند، آن را در دسترس مردم قرار داده است و مردم آن را از امامان فرا میگیرند: لأفدناهم علماً کثیراً یتعلّمونه من الائمّة. در روایت دیگری به ایمان تفسیر شده است. [۲۵]
کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۰.
۲ - پانویس۳ - منبعدائرةالمعارف قرآن جلد اول، برگرفته از مقاله «نقش آب». ردههای این صفحه : تشبیهات و تمثیلات قرآنی | قرآن شناسی
|